1st New World, Dhaka 15538087991 [email protected]

استفاده از معدن کلمه در یک جمله

استفاده از معدن کلمه در یک جمله

معدن - معنی در دیکشنری آبادیس

معدن با لغت عدن از یک ریشه است . عدن در لغت به معنی اقامت و بقاء در یک مکان است ، و لذا به معدن که جایگاه بقای مواد خاصی است این کلمه اطلاق می شود . ( تفسیر نمونه ج : 8 ص : 38 )

معنی معدن در دهخدا جدول یاب

معدن (فارسی به عربی): لغم، معدن. معدن (عربی به فارسی): فلز , ماده , جسم , فلزی , ماده مذاب , سنگ ریزی کردن , فلزی کردن , با فلزپوشاندن , ماده معدنی , کانی , معدنی , اب معدنی , معدن. معدن (فرهنگ عمید): [مجاز ...

دیکشنری تخصصی معدن

دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی، ترجمه مخفف و کلمات اختصاری، مترجم آنلاین متن، لغتنامه دهخدا، فرهنگ معین ...

معدن - معنی "معدن" کلمه جو

ج . معادن . رودکی ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). سخنگوی جان معدن پاک راست. ابوالحسن اورمزدی. ای سراپای معدن خرمی خسروی ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). ناصرخسرو ( دیوان چ سهیلی ص 263 ). خاک خراسان که بود جای ادب معدن دیوان ناکس

معنی معدن - فرهنگ فارسی معین - لام تا کام

1 - مرکزچیزی . 2 - جایی در زیر یا روی زمین که در آن فلزات یا سنگ های مخصوص انباشته شده . ج . معادن .

معنی معدن لغت‌نامه دهخدا واژه‌یاب

معدن . [ م َ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بارمعدن است که در بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع است و 1232 ت ۲۵ فرهنگ

معادن - معنی در دیکشنری آبادیس

معادن. [ م َ دِ ] ( ع اِ ) ج ِ معدن به معنی کان جواهر از زر و سیم و جز آن. ( آنندراج ). کانها. ج ِ معدن که به معنی کان است. ( غیاث ) : معادن پس نبات آنگاه حیوان به هم بستند یکسر عهد و پیمان.

معدن - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

روش استخراج از طبقات فرعی (Sublevel Stoping)، یکی از روش‌های استخراج بدون نگهداری می‌باشد که اغلب در معادن مس، آهن، روی، گوگرد، سرب، طلا، سنگ آهک و نیکلمورد استفاده قرار می‌گیرد. این روش برای ...

معدن in English - Persian-English Dictionary Glosbe

mining. noun. extraction of valuable minerals or other geological materials from the earth. در معادن زغال سنگ، این کارگران که دولت به آنها حقوق می دهد، با مرگ دست و پنجه نرم می کنند. These workmen, whom

معنی معدن در فرهنگ معین جدول یاب

معدن (عربی به فارسی): فلز , ماده , جسم , فلزی , ماده مذاب , سنگ ریزی کردن , فلزی کردن , با فلزپوشاندن , ماده معدنی , کانی , معدنی , اب معدنی , معدن. معدن (فرهنگ عمید): [مجاز] مرکز چیزی،. (زمین‌شناسی) جا و ...